قالب وبلاگ
نويسندگان
لوگو همسنگران

دل را ز بی خودی سر از خود رمیدن است

جان را هوای از قفس تن پریدن است

از بیم مرگ نیست که سرداده ام فغان

بانگ جرس زشوق به منزل رسیدن است

دستم نمی رسد که دل از سینه برکنم

باری علاج شکر گریبان دریدن است

شامم سیه تر است ز گیسوی سرکشت

خورشید من برآی که وقت دمیدن است

سوی تو این خلاصه گلزار زندگی

مرغ نگه در آرزوی پر کشیدن است

بگرفت آب و رنگ زفیض حضور تو

هرگل دراین چمن که سزاوار دیدن است

با اهل درد شرح غم خود نمی کنم

تقدیر قصه دل من ناشنیدن است

آن را که لب به دام هوس گشت آشنا

روزی(امین)سزا لب حسرت گزیدن است


برچسب‌ها: <-TagName->
[ 12 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 20:35 ] [ الهام انصاری ] [ ]

ای دل دریایی ات کشتی نشینان را امید

 

ای دو چشمانت چراغ شام یلدای همه


آفتاب صورتت خورشید فردای همه


ای دل دریایی ات کشتی نشینان را امید


وی نگاه روشنت فانوس دریای همه


ای بیان دلنشینت بارش باران نور


وی کلام آتشینت آتش نای همه


خنده های گاه گاهت خنده خورشید صبح


شعله لرزان آهت شمع شب های همه


قامتت نخل بلند گلشن آزادگی


سرو سرسبزی سزاوار تماشای همه


گر کسی از من نشانی از تو جوید، گویمش


خانه ای در کوچه باغ دل ، پذیرای همه


لاله زار عشق یکدم بی گل رویت مباد


ای گل رویت بهار عالم آرای همه 

 منبع سایت رجانیوز

 

ا


برچسب‌ها: <-TagName->
[ 12 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 20:25 ] [ الهام انصاری ] [ ]

ديشب اين طبع، بي‌قرار شما


خواست عرض ارادتي بكند


دست كم از دل شكسته‌تان


واژه‌هايم عيادتي بكند


***
چشم بد دور، عمرتان بسيار


كس نبيند ملالتان آقا!


ما نمرديم خون دل بخوري


تخت باشد خيالتان آقا!


***
چيست روباه در مصاف شير؟!


چه نيازي به امر يا گفته؟!


تو فقط ابرويي به هم آور


مي‌شود خواب دشمن آشفته


***
هست خاموشي‌ات پر از فرياد


در تو آرامشي است طوفاني


«الذي انزل السكينه» تو را


كرده سرشار از فراواني


***
واژه‌ها از لبت تراويدند


پرصلابت، پرعاطفه، پرشور


آفريدند در دل مردم


عزت، آمادگي، حماسه، حضور


***
اين حماسه همه ز يمن تو بود


گرچه از آن مردمش خواندي


رهبرا! تا ابد ولي محبوب


در دل عاشقان خود ماندي


***
سهم دلدادگان تو سلوي


قسمتِ دشمنان تو سجيل


رهبري نيست در جهان جز تو


كه ز امت چنين كند تجليل


***
نسل سوم چو نسل اول هست


با شعف با شعور با باور


جاري است انقلاب چون كوثر


هان! «فصل لربك وانحر»


***
گرچه در باغ سينه‌ات داري


لطف‌ها، مهرها، محبت‌ها


گفتي اما نمي‌روي چو حسين


تا ابد زير بار بدعت‌ها!


***
ناگهان در نماز جمعه شهر


عطر محراب جمكران گل كرد


بغض تو تا شكست بر لب‌ها


ذكر يا صاحب الزمان (عج) گل كرد


***
جان ايران! چه شد كه جانت را


جان ناقابلي گمان كردي؟!


آبروي همه مسلمانان
اشك ما را چرا درآوردي؟!


***
جسم تو كامل است، ناقص نيست


مي‌دهد عطر يك بغل گل ياس


دستت اما حكايتي دارد...


رَحِمَ اللهُ عَمِي العباس!

 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ 12 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 20:14 ] [ الهام انصاری ] [ ]

شبی دیدم تو را که آیه بودی
و با آیینه ها همسایه بودی
کنار نخل های نور بودی
تو هم موسای کوه طور بودی
به راه افتادی و من می دویدم
صدای پای باران می شنیدم
تو باران بودی و سجاده بودی
به پای خیمه ای افتاده بودی
درون خیمه یک مهتاب بود و...
دو چشم خیس تو بی تاب بود و...

***
رسیدی و تو را خوشحال کردند
به گرمی از تو استقبال کردند
دگر چشم من اینجا را نمی دید
که قطره عمق دریا را نمی دید
ولی قول وغزل را می شنیدم
و طعمی از عسل را می چشیدم
شنیدم که تو را رهبر صدا زد
تو را هم مالک اشتر صدا زد
تو هم گفتی : که همراز تو هستم
قبولم کن! که سرباز تو هستم

***

و می فرمود: باید باشی ای مرد!
اگر ما نیستیم؛ اما تو برگرد
تو برگرد و کنار ایل ما باش
نماد انتظار ایل ما باش
تو باید باشی و مردم بدانند
که با عشق به تو ندبه بخوانند

 

رحمت نوازني

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ 12 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 20:10 ] [ الهام انصاری ] [ ]

اي وصيّ امام عشق!

از کتاب‌های درسی آن سال‌ها، فقط صفحه‌ی اول‌شان یادم هست و او که امیدش به ما دبستانی‌ها بود.

حالا بزرگ شده‌ایم آقا…! حال امیدتان چطور است؟!…

در ایام آغاز ولایت سید علی خامنه‌ای، فقط‌ جای این متن از سید مرتضی است. نه؟!

 عزيزِ ما، اي وصيّ امام عشق!

آنان كه معناي «ولايت» را نمي‌دانند، در كارِ ما سخت درمانده‌اند؛ امّا شما خوب مي‌دانيد كه سرچشمه‌ي اين تسليم و اطاعت در كجاست.

خودتان خوب مي‌دانيد كه چقدر شما را دوست مي‌داريم و چقدر دلمان مي‌خواست آن روز كه به ديدارِ شما آمديم، سر در بغلِ شما پنهان كنيم و بگرييم.

ما طلعتِ آن عنايتِ ازلي را در نگاهِ شما بازيافتيم. لبخندِ شما شفقتِ صبح را داشت و شبِ انزواي ما را شكست.

سرِ ما و قدمتان كه وصيّ امام عشق هستيد و نايبِ امام زمان(ع)

سيّد شهيدانِ اهلِ قلم، شهيد سيّد مرتضي آويني

 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ 7 / 11 / 1398برچسب:, ] [ 17:18 ] [ الهام انصاری ] [ ]
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
.: web Themes By shiaweb :.
درباره وبلاگ

سلام بر تو اي رهبر غريبم، سلام بر تو نايب امام غايبم، سلام بر تو كه از سلاله ي پاك رسول الله اي، سلام بر تو كه بوي خميني ميدهي، سلام بر تو كه يادآورخون شهدايي، رهبر من سلام، ميدانم وقتي اشك بر چشم آوردي و جانت را ناقابل ناميدي من و امثال من كه ادعاي اين را داريم كه پيروت هستيم بايد ميميرديم اما فقط نظاره گربوديم و فرياد زديم جانم فداي رهبر اماكدام فدايي؟؟؟؟ چه صبري داري آقاي من.صبرت مرا ياد صبر علي ع مي اندازد كلامت خطابه هاي رسول ا... را يادمان مي آرد. لبخندت شكفتن شكوفه هاي بهاري را برايم متجلي ميسازد گفتيم خوني كه در رگ ماست هديه به توست اما حتي حرفهايت را نشنيديم و فقط... ميدانم آقاي من،دلت را سوزانديم. رهبرم.ميبخشي ما را؟؟؟
طراح قالب
امکانات وب
ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 62
بازدید دیروز : 52
بازدید هفته : 151
بازدید ماه : 249
بازدید کل : 10058
تعداد مطالب : 100
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1